هنر و معماری

"وبگاه دانشجویان معماری 89 - دانشکده هنر،ارومیه "

هنر و معماری

"وبگاه دانشجویان معماری 89 - دانشکده هنر،ارومیه "

در پی معماری خلاقانه

برای بشر امروز که از یک طرف خواهان نوآوری، و ابداع است و از طرف دیگر بی توجه به ریشه ها نیست چه تدبیری باید اندیشید ؟ این تدبیر، منحصر به شاخه خاصی از دانش نمی باشد بلکه در هر زمینه باید اعمال گردد. در هر دوره تاریخی تنها فکری ماندگار است که بدیع و در عین حال اصیل باشد. اگر سنت یا " فرادهش " به معنای دقیق کلمه در هر دوره ظهوری نوین دارد، در واقع منشاء و سرچشمه ای است پویا که در حال تجلی دائم است.

اندیشیدن در هر زمینه از جمله معماری که به اعتباری مادر همه هنرهاست نباید در قالبی از پیش تعیین شده باشد. معماری تنها در صورتی می تواند در عین رو به توسعه و نو بودن، جوابگوی نیازهای بشری باشد که درعین حال که پویا و جدید باشد از یک طرف تمامی اقتضائات و شرایط را از جمله شرایط زمانی، مکانی، روحی افراد را مورد ملاحظه قرار دهد و از طرف دیگر تاریخ و فرهنگ هر قوم در آن مورد توجه باشد.

وقت آن فرا رسیده تا به یاری قوه خیال که با بازی خاص خویش قادر است صورتهای زیبای بسیار متنوع بیافریند و با تکیه بر اطلاعات کافی و مبانی اساسی در زمینه معماری، به طرحی بیاندیشیم که بهترین استفاده را در خدمت زمان انجام دهد. به عبارتی تلفیق زمان و مکان به این معنی که به اقتضاء زمان و ساعتهای متفاوت از مکان استفاده گردد. این عمل با تغییر فرم دادن (deformation) خطوط و اشکال حاصل می گردد.

در زمانه سرعت و تکنولوژی اگر قرار است بنایی در جهت استفاده برای مقصود خاصی به کار رود (و به عبارتی صرفا تزئینی نباشد) لازم است که در عین بدیع بودن متناسب با آن مقصود باشد و به سهولت بخشیدن امور و تسریع در کارها کمک کند و در عین ایجاد آرامش واجد زیبایی ظاهری نیز باشد. به عبارتی در معماری آن از ترکیب رنگها و اشکالی استفاده گرددکه زیبا،آرامش بخش و مفید باشند. اما اگر قرار است طرحی صرفا نمادین و سمبلیک (به عبارتی تزئینی) آفریده شود باید در عین زیبایی و جذاب بودن نشانگر فرهنگ و تاریخ مربوطه نیز باشد.

معماری نمادین بویژه باید هر آن به صورتی نمایان گردد و از چشم اندازه های مختلف چیزی دیگر به نظر رسد. و تنها در چارچوبی مشخص و مفهومی یعنی چارچوب و قالبی از پیش تعیین شده طراحی نشده باشد. باید بتوان قوه خیال را رها و آزاد ساخت تا آن را از زاویه دیدهای مختلف مورد تامل قرار دهد. لذا طراح با داشتن مبنایی محکم و اطلاعات کافی و غنی و به روز(up to date) در فن خود و با در نظر گرفتن موضوع طرح بر اساس ایده هایی که احیاناً از سنت سرچشمه گرفته است، طرحی نو در اندازد.

در واقع، هنرمند یافت خاصی از هستی دراد که این یافت را می تواند به شکلی ویژه و یکه اما قابل فهم برای عموم به زیباترین شکل به منصه ظهور برساند. در این گونه معماری، مفاهیم از پیش تعیین شده راهنمای عمل نیست، بدین معنا که بر اساس یک چارچوب مفهومی مشخص و متعین هر چیز طراحی شود و برنامه ریزی از پیش تعیین شده ای برای آینده داشته باشیم. مبنای این گونه معماری تفکری است همراه با رهیافت خاصی از هستی که در هر طرح به شکلی متمایز بروز می نماید و هم از آزادی فکرِ طراحی، سرزنده خبر می دهد و هم از خلاقیت قوه خیال و همچنین توجه به اطلاع کامل از تمامی سبکها و اصول معماری را نشان می دهد که باعث می گردد در عین حال که نظرش جذاب و ارضا کننده حس نوخواهی بشر است اما بی ریشه و بی تکیه گاه نباشد و در عین حال به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرد.

یونانیان باستان دانشی را که برای آفرینش آثار هنری و وسایل نیاز است تخنه می نامیدند. تخنه ( اساسی در زمینه معماری، به طرحی بیاندیشیم که بهترین استفاده را در خدمت زمان انجام دهد. به عبارتی تلفیق زمان و مکان به این معنی که به اقتضاء زمان و ساعتهای متفاوت از مکان استفاده گردد. این عمل با تغییر فرم دادن (deformation) خطوط و اشکال حاصل می گردد.

در زمانه سرعت و تکنولوژی اگر قرار است بنایی در جهت استفاده برای مقصود خاصی به کار رود (و به عبارتی صرفا تزئینی نباشد) لازم است که در عین بدیع بودن متناسب با آن مقصود باشد و به سهولت بخشیدن امور و تسریع در کارها کمک کند و در عین ایجاد آرامش واجد زیبایی ظاهریشد و در پس پشت هر فرمی خطوط و اشکال هندسی متنوع وممکن می نگرد تا بتواند هم نمادهای سنتی هر قوم را دراثر جدید حفظ نماید و هم بر آورنده نیازهای بشر مدرن باشد و هم مایه آرامش، در واقع او بر اساس یک سری داده های اولیه بدون محدود ساختن خود در یک قالب از پیش تعیین شده و به عبارتی بستن دست و پای خود در محدودیتها، طرحی نو برگرفته از نوعی الهام و جرقه ذهنی در اندازد که به بهترین وجه با تغییر صورت دادن به اشکال و خطوط معمول، نقشه ای متمایز و خلاق ولی در عین حال با اساسی محکم طراحی کند.

●نکات عمده :

۱ از پیش متعین نبودن طرح (متفاوت بودن آن طرح)

۲ سابقه تربیتی، فکری و فرهنگی اصیل (مثل ترکیب رنگها یا نوع فرم خطوط و اشکال)

۳ اطلاعات کافی و به روز در زمینه معماری

۴ آشنایی با سبکهای متنوع در معماری

۵ طبع هنری و شاعرانه داشتن

۶ توجه به یافتهای متنوع و منظرهای مختلف از یک حقیقت

۷ اعتماد به موهبت الهی در تفکر بشری

۸ توجه به شرایط و اقتضائات زمانی، مکانی، روحی، فرهنگی

۹ جالب بودن و ارضا کننده حس نوخواهی بشر

۱۰ توجه به مبانی اولیه و ضروری در ایجاد طرح و نقشه

۱۱ نه نافی سنت هاست و نه تبعیت مقلدانه و کپی وار از روش های سنتی می کند بلکه با الهام از سنتها طرحهای بدیع ارائه می کند.

بنابراین این معماری، یک معماری پا در هوا نیست که ریشه ای در زمین نداشته باشد بلکه در عین حال که از اعماق سرچشمه زمین تغذیه می کند اما نگاهی به بالا انداخته و توانسته وجوه غیرقابل دید برای عموم را دریابد و به امکانات مختلف و غیر معمول صور توجه کند تا بتواند طرحی نو را که در عین حال بی خانمان نیست برنامه ریزی کند

نظرات 1 + ارسال نظر
پوریا چهارشنبه 14 اردیبهشت 1390 ساعت 21:21 http://www.artandeng.blogsky.com

مرسی

مطلب جالبیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد