هنر و معماری

"وبگاه دانشجویان معماری 89 - دانشکده هنر،ارومیه "

هنر و معماری

"وبگاه دانشجویان معماری 89 - دانشکده هنر،ارومیه "

برج میلاد (نظرات و انتقادات)

برج میلاد ،معماریی خارج از زمان خود

یادداشتی از دکتر حسن اصانلو

اسانلودکتر حسن اصانلو - در مورد برج میلاد باید بگویم که این نوع معماری دیگر خارج از زمان خود می باشد . هر بار که به این برج می نگرم به یاد کاشی ها مسجد امام در اصفهان می افتم ،  که علی رغم اینکه اجرای این کاشی ها مربوط به سال گذشته می باشد ما آن را به عنوان دکوراسیون عصر صفوی به توریست های مختلف معرفی می کنیم .

از زاویه پیدایش معماری نیز معماران همیشه در آرزوی ساخت معماری بوده اند که ریشه در زمین و سر در آسمان داشته باشد .

:: سه نکته پیرامون برج میلاد

گفتگو با مهندس کورش رفیعی

رفیعیبه عنوان یک معمار معماری آنرا متعلق به دهه ی ۶۰ می دانم یعنی همان زمانی که از این برجها می ساختند و این جنبه ی مثبت قضیه است چون در آینده خواهند پنداشت که این برج در همان زمان ساخته شده است...

به نظر من از آنجایی که زحمات زیادی در این سالها برای طراحی و ساخت این برج کشیده شده بی انصافی است که خیلی سریع و شتابزده اظهار نظر کنیم .

پس من تنها به عنوان یک رهگذر و نه کسی که بررسی خاصی روی مسئله داشته باشد می توانم به چند نکته اشاره کنم :

۱) شنیده ام در شهری که بلندیهایی چون توچال دارد نیازی به برج مخابراتی نیست.

۲)در عصری که رقابت بر سر ماهواره هاست ساخت چنین برجی سوال بر انگیز است.

۳) در نهایت این بار به عنوان یک معمار معماری آنرا متعلق به دهه ی ۶۰ می دانم یعنی همان زمانی که از این برجها می ساختند و این جنبه ی مثبت قضیه است چون در آینده خواهند پنداشت که این برج در همان زمان ساخته شده است.

:: برج میلاد در شهر

گفتگو با دکتر کامران ذکاوت

زکاوت- این ساختمان اگر با هدف یک آنتن مخابراتی طراحی شده است بایستی که عملکرد آن را دید، ولی ا آنجا که من از نظر تکنولوژی اطلاع دارم الان شبکه های مخابراتی دیگر نیازمند یک چنین ارتفاعی نیستند .ولی عملکرد سنتی اینگونه برج های مخابراتی در شهر های جهان عمدتاٌ به عنوان نشانه است و مکان یابی اینگونه برج ها بر اساس ویژگی های خاص  شهر سازی وطراحی شهری بوده است متاسفانه یک چنین مطلعاتی اینجا انجام نشده است

- برج میلاد در مقام نشانه شهری

 برای تعریف نشانه در سطح شهر بایست جایگاه آن در سازمان فضایی شهر دیده شود و آن محلی که برج میلاد به عنوان یک نشانه  در آن قرار گرفته جایی نیست که با عناصر فضایی شهر انتظام بر قرار بکند ،نسبت به سازمان فضایی شهر که اندام های اصلی رابه هم متصل میکند پرت و رها است. به عنوان نشانه، اینچنین نشانه های شاخص کلان شهر بایستی که جایی مشخص را خوانا بکند که این عملکرد نیز در اینجا وجود ندارد. در واقع عملکردی ویژه که اینچنین خوانایی را در سطح شهر بطلبد در مکان استقرار این بنا وجود ندارد ولی این بنا تلویحا خواص دیگری را پیدا کرده است ؛از نظر سازمان بصری شهر به صورت کاملا اتفاقی در منطقه ای قرار گرفته است که بزرگراه های جدید شهر قرار گرفته است و ازاین بابت به جهت یابی شهروندان در این بزرگراه ها کمک میکند و مثبت است. ولی اگر هم بنا بود که برج میلاد با چنین عملکردی ساخته شود باز هم روی فرم آن تاثیر ویژه ای داشت؛ یعنی که فرم بنا در چنین عملکردی بایستی جهت مشخصی را خوانا کند ،که در وضعیت کنونی از این جهت نیز طراحی آن ناقص است .

- معماری بنا

معماری این برج نکته خاصی برای ارزیابی ندارد. جایگاه برج میلاد صرفا به لحاظ شهر سازی و طراحی شهری مطرح است که متاسفانه هیچ مطالعاتی هم در مورد مکان یابی آن انجام نشده است در واقع انظباط برج میلاد با سازمان فضایی شهر بی ربط و بی حاصل است.

- اثرگذاری مثبت بر خط آسمان شهر

به هر حال این بنا در خط آسمان شهر در شب و روز اثر خود را گذاشته است و نمادی شده است و نمودی پیدا کرده است و این نکته مثبتی است ولی اینکه از نظر خوانایی و ادراک شهروندان بتواند معنا دار باشد کاملا بی ربط و بی  ارتباط مکان یابی شده است .

- نقش هویتی برای شهر

برج میلاد نقش هویتی را دارا است و میتواند جایگاهی مانند برج آزادی برای شهر پیدا کند ولی در واقع این یکی از عوامل تعیین کننده است  تعیین جایگاه و محل قرار گیری یک چنین بنایی در انتخاب شرکت مخابرات نیست و حتی شهرداری نیز اگر بنا دارد چنین تصمیمی بگیرد بایستی که به عنوان یک پروژه دیدگاه مسوءلین این کار را پیدا کند و به عنوان یک پروژه مکان یابی آن و استقرار آن در سطح شهر پذیرفته شود

:: برج میلاد از دیدگاه معماری

یادداشتی از دکتر منصور فلامکی

فلامکیبرای این که بتوانیم از دیدگاه معماری به برج میلاد بنگریم – و این نکته ای است که همکاران معمار به بنده امر کرده اند تا سخنی در باب اش بگویم – نخست باید به اصل موضوع برج میلاد بنگریم . ارائه نظر در باب برج بزرگ شهرتهران  نمی تواند نخست در چهارچوبی گسترده تر قرار گیرد ؛ نمی توانیم به یاد نیاوریم که زمین شناسان و اقلیم شناسان و جغرافی دانان و معماران و مهندسان ساختمان از یک سو و کسانی که تصور می کنند مدیریت به معنای تصمیم گیری برای شهری عظیم مانند تهران امری است تخصصی ... ، از سوی دیگر برج را به دنیا آورده اند .

از دیدگاه اینجانب برج بزرگ و رفیع تهران ، دارای شخصیتی چندان استثنایی است که نمی تواند بر پایه ضابطه های کاربردی و اقتصادی روزمرّه موضوع بررسی و ارزیابی قرار گیرد .

برج میلاد را همانند برج ایفل پاریس و برج بزرگ توکیو و ناگویا و بارسلون ، به عنوان اثری باید دید که تعلق اش به زمان ساخته شدن اش نمی تواند تعیین کننده ارزش نمادین آن دانسته شود . در زمینه همین نگاه کلی است که فکر  می کنیم باید – با آرامشی که طعم تاریخ دارد و خواهان پرهیز و گریز از شتاب است – به این برج بنگریم و به یاد بیاوریم که تمام کاربردهای موعود آن ، هرگز همیشه ثابت نمی مانند . به این معنا که ارزش گذاری بنایی برج میلاد ، باید استوار بر بینشی تاریخی باشد و نه بر نگرشی کاربردی و نه حتی صرفاً فنی – تخصصی .

این نکته را باید به خاطر بیاوریم که بنای برج ها و منارهای کهن کشورمان که نمایانگر هستی پویای انسان بر روی خاک خداوند بوده اند ، هیچگاه بر مبنای محاسبه های سود و زیان روزمره ساخته نمی شدند و به دلیل اهمیت کاربری های موقتی ای که به عهده می گرفتند ارزیابی نمی شدند – و  نمی شوند .

از این مقدمه که زیادی طولانی شد بگذریم ، نگاه معمارانه به برج آغاز می شود. در این زمینه – از دیدگاه اینجانب – چند نکته قابل طرح اند و می توانند بهانه ها یا ابزارهایی را برای گفت و شنود به دست دهند .

اول – این که برج ، به دلیل تعلق به گستره بسیار وسیع شهر تهران ، در فاصله کم یا بیش میانی شهر قرار می گیرد – تا جایی که می شده ، از کوه فاصله    می گیرد و خود را زیاده به دشت نزدیک نمی کند . از این روی ، بیش ترین میزان آزادی را به طراح معمار می دهد که خود را از قیدهای جغرافیایی وابسته به منظر برهاند : طرح گرد یا استوار شدن بر دایره ، در ساختمان سر برج راهنمای ساختمان می شود . و تا این جا با تمامی برج های بزرگ و کلاسیک جهان مشابه می شود . بخش ساختمانی بالای برج ، به ویژه به کمک ابزار بندی یا بهتر نقش بندی های هندسی ای که برایش ترسیم کرده اند ، خود را از پایه برج کاملاً جدا می کند . و این جا ، هر بیننده ای دوست دارد که معنای معمارانه – و نه کاربردی و منطقی و خشک – این اتصال را بداند و بپسندد .

از دیدگاه اینجانب ، نسبت حجمی مطلوب و هماهنگی شکلی ای که بتواند سخن از آرامشی داشته باشد که در بناهای بلند و نمادین شاخص اصلی دانسته می شود ، در طرح ما دیده نمی شود . این آرامش ، معمولاً ، از یگانگی های شکلی یا از وحدت شکل بر می خیزد .

دوم – به بینش هایی متفاوت می توانیم به برج هایی نظیر میلاد تهران  بنگریم  : سر  برج می تواند به خاطر نقشی که در دل خود دارد ( و مکانی مقارن با آرامش برای شهروندان دانسته می شود ) از بدنه برج متمایز شود (مانند میلاد) . راهی متمایز آن است که سر برج در ادامه پیکره ای که از زمین برمی خیزد دیده و طراحی شود . در این صورت ، برش های اعمال شده روی پایه برج – که چشم را آزار می دهند زیرا وجه عمودی خطوط را با گریزهایی حساب نشده همراه می کنند . و یک باره دگر شدن طرح پایه باید بتواند حاصلی زیبا روی و چشم نواز بدهد که این دیده نمی شود .

پیوند شکلی میان سر و بدنه برج دیده نمی شود و – به جای آن – ترکیبی که به دست آمده سخن از عدم سنجش ترسیم دارد : چگونه حجم های دوگانه ، در نقطه اتصال به یک دیگر ، از ظرافت هایی که از بینش هنری بر می خیزند  تهی می شود ؟ به این پرسش نمی توان با خطوط و سطوحی که از معماری های ایرانی یک هزار سالة اخیر گرفته شده اند کمک گرفت و نیاز به دقت نظر و ابداع را با ساده نگری ای در حد بازاری گری پاسخ گفت .

سوم – هر بار که برجی رفیع از زمین شهر بزرگ و متکی بر سرزمینی غنی و برخوردار از تاریخ عظیم و مملو از اندیشه های ناب و کائناتی بر می خیزد ...، دست کم ما معماران ، خواستار چگونه زاده شدن اش هستیم . از دیدگاه اینجانب ، برج میلاد عنصر معمارانه بسیار پرقدری که می خواهد نشانه ای از یگانه بودن  زمین و آسمان باشد و ژرفای زمین را نیز بخشی ازآسمان می داند (چنان که هزاران سال تاریخ اندیشه ایرانیان می نمایاند ) نمی تواند چگونه زاده شدن خود از زمین را از انظار پنهان کند . از این روی ، طرح برج به دور از ظرافت های اندیشه یی و نظری است مگر آن که طراحان آن ، همان گونه که سر برج را برای کاربری های انتفاعی خواسته اند و به آن شکلی ساده پسند   داده اند عنوان کنند که حجم زیرین برج باید به کارهای روزمره می آمده و مقدور نبوده است که سه بخش زیرین و میانی و بالایی برج ، طرحی در معنا و در ذات یگانه ای به دست دهند . 

نظرات 1 + ارسال نظر
حمید چهارشنبه 11 خرداد 1390 ساعت 18:03

منم از این برج بدم میاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد