پله های زیبا و خلاقانه


اتاق نشیمن راحت و دلپذیر

این قانون ساده را به یاد داشته باشید: “الگوهای تزئینی حداقل باید در یک رنگمایه مشترک باشند.” شما زمان زیادی از عمرتان را در خانه میگذرانید. پس خوب است که با استفاده از تزئینات چشمگیر، رنگهای زیبا و اسباب و اثاثیه هایی که درست انتخاب شده اند، این محیط را دلپذیر کنید. میتوانید از این اتاقهای نشیمن الهام بگیرید. آنها  معماری، راحتی و کارآیی را با هم ترکیب کرده اند.

ارتفاع اتاق را زیاد کنید

به جای اینکه پرده را از بالای قاب پنجره آویزان کنید. آن را مستقیما زیر سقف بیاویزید. این کار باعث میشود ارتفاع اتاق در نظرتان بیشتر بیاید. این حقه، ظاهری یکسان به درها و پنجره های فرانسوی این اتاق نشیمن داده است، زیرا پرده ها از سقف تا پایین کشیده شده اند. با این کار، چشم میتواند تمام فضای اتاق را بدون مزاحمتِ چیزی اضافی سیر کند.کاناپه های راحتی را میتوان به جای چسباندن به دیوار، در چسبانه همرکز اتاق قرار داد. این روش باعث میشود که فضای اتاق بازتر به نظر برسد و در عین حال مسیرهای متفاوتی برای راه رفتن در اتاق به وجود بیاید.

جزئیات با شکوه اضافه کنید

ازگلدوزی ها و کوسن های ملیله دوزی شده استفاده کنید. این کار، در کمترین زمان ممکن، حسی از قدمت به شما میدهد.دراتاق نشیمن ازروبالشی های سفیدِ ساده که با جزئیات و رنگهای خاکی مختلف تزئین شوند، قدیمی تر به نظر می آیند.  یک صندوقچه نقره ای تزئین شده و یک میز عسلی فلزی این کیفیت را تقویت می کنند.

از اسباب و اثاثیه ظریف و باریک استفاده کنید

اگر یک میز عسلی را کنار کاناپه بگذارید، استفاده از آن راحتی بیشتری به همراه خواهد داشت. اما اگر فضایتان کوچک است، از خیر یک میز بزرگ بگذرید و به جای یک میز سنتی بزرگ از یک میز کوچک و کم عرض استفاده کنید. قرار دادن یک میز چوبی ساده همچنان کیفیت رسمی اتاق را حفظ میکند، در عین حال به مهمانان اجازه میدهد تا بدونآنکه زانوهاشان به میز برخورد کند در اتاق حرکت کنند.دو صندلی تاشو که دو طرف میز عسلی قرار گرفته اند جای کمی می گیرند و نقش خود را در حداکثر کردن کارایی اتاق ایفا می کنند.

 

ورودی اتاق را هم تزئین کنید

می توانید پارچه ای را که چینهای نازکی خورده است بین دو اتاق آویزان کنید. این کار حسی از رمز و راز را در اتاق به وجود می آورد و یادآور محیط صمیمانه یک باشگاه دنج است.چوب پرده های ریلی ساده پرده هایی با طرح گل گیلاس را در این اتاق نشیمن آویزان کرده اند.این پرده ها به خوبی فضایی را که مخصوص خوشگذرانی است از فضای دنجی که به مطالعه اختصاص دارد جدا کرده اند، در عین حال نمای باز و آفتاب گیر هر دو اتاق را حفظ کرده اند.

پنجره ها را هم تزئین کنید

پنجره ها اجزائی هستند که به خوبی میتوان الگوهای مختلف تزئینی را رویشان اجرا  کرد.اسباب و اثاثیه تک رنگ، کیفیت رسمی اتاق را حفظ می کنند، اما پرده های رنگارنگ و پرجزئیاتی که روی پنجره ها نصب شده اند، اتمسفر صمیمانه و شادی به اتاق اضافه میکنند.روشهای سنتی و مرسوم تزئین پنجره ها را کنار بگذارید تا بتوانید شیوه های عملی و ارزان دیگری برای تجربه الگوهای متفاوت پیدا کنید. روتختی ها، ملافه ها و پرده های حمام هم میتوانند مثل پرده های پنجره زیبایی داشته باشند. فقط کافی است که چند گیره حلقه ای به آنها بزنید تا در این نقش جدیدشان به راحتی حرکت کنند.

از طرح های  شفاف نترسید

 

از وسائل و مبلمان روشن و شفاف استفاده کنید. این وسایل هم جلوه خوبی به اتاق میدهند هم چشمها را خسته نمی کنند.دو چراغ رومیزی نور مورد نیاز اتاق نشیمن را تامین می کنند. در عین حال، پایه های شیشه ای زیاد در چشم نیستند. و به همین دلیل به چشمها اجازه میدهند تا به جای آن بر کوسنهای منقش و رنگارنگ تمرکز کنند.کمدها و میزهای شیشه نیز می توانند به خوبی این سبک بسیار شفاف را کامل کنند.

اتاقتان را پر از رنگ کنید

بین مقدار مناسب رنگ و میزان روشنایی کف اتاق هماهنگی ایجاد کنید. در این اتاق نشیمن، رنگ یک دست سفید سقف و گچ بریهای براق و روشن باعث شده اند که رنگ صورتی و گرم دیوارها درخشش و جلوه خاصی پیدا کند.قالیچه ای با رنگ ملایم کرم و صورتی سراسر کف اتاق را پوشانده است.

فاجعه معماری

نتیجه بی حوصلگی معمار روی کاشی کاری یک مسجد در مازندران ( چمستان )

چادر مسافرتی

اتاق خواب و سرویس خواب مدرن و زیبا 2011 اتاق خواب جدید

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

Bedroom Color Schemes

+

پلان یک رستوران شیک + طراحی داخلی

 

ادامه نوشته

بیست تمرین برای تقویت دست در طراحی

تمرین 1:

در کاغذ A3 یک کادر به فاصله چند Cm از دور کاغذ می کشیم. خطوط عمودی، افقی و مایل (صعودی نزولی) را در دو جهت متفاوت، از بالا به پائین و بر عکس و از راست به چپ و بر عکس، رسم می کنیم.
خطوط نباید از کادر بیرون بزند. برای تسلط بیشتر در کشیدن خط باید سعی شود خطوط با فاصله میلیمتری از هم کشیده شود. در هنگام کشیدن خط، مچ دست و انگشت ها نباید حرکت کند و فقط آرنج و کتف حرکت می کند. مهم ترین مسئله آن است که ذهن به دست فرمان دهد.


تمرین 2:

نقاطی در مکان های مختلف کاغذ رسم می کنیم و نقاط را با خط راست به هم وصل می کنیم. نقطه گذاری ها هیچ ترتیب خاصی نباید داشته باشد. برای کشیدن خط از یک نقطه به نقطه ی دیگر چشم باید به نقطه ای که خط می خواهد به آن برسد نگاه کند. هدف از تمرین آن است که خط بدون خطا به نقطه ی دوم برسد.


تمرین 3:

ابتدا یک خط افقی کشیده و در وسط آن یک نقطه می گذاریم سپس خطوط راستی کی کشیم که بدون خطا از نقطه عبور کنند


تمرین 4:

روی کاغذ سه و چهار نقطه می گذاریم و با خط راست به هم وصل می کنیم. دست نباید از روی کاغذ برداشته شود. اشکال نباید مشخصاً مثلث و مربع شوند.


تمرین 5:

روی کاغذ پنج و شش نقطه گذاشته با خط راست به هم وصل می کنیم. دست نباید از روی کاغذ برداشته شود.چند ضلعی ها را یک بار از دور به داخل و بار دیگر برعکس می کشیم.


تمرین6  رسم دایره)

ابتدا کشیدن دایره را چند بار بروی کاغذ نشان می دهیم به طوری که صدای سائیده شدن انگشت ها بروی کاغذ شنیده شود سپس دایره را می کشیم. چرخش دست برای رسم دایره می تواند در جهت دلخواه باشد.


تمرین7  رسم بیضی)

بیضی ها را در جهات عمودی، افقی و اریب می کشیم. مهارت در رسم بیضی بسیار مهم است.


تمرین8:

رسم بیضی های متحدالمرکز.

 
تمرین 9:

یک مکعب ایزومتریک کشیده و در وجوه آن بیضی ها را رسم می کنیم. برای رسم مکعب نباید خطوط را پیوسته کشید. همچنین می توان برای تمرین اولیه بیضی ها را توسط نقاط کمکی رسم کرد. برای این کار ابتدا قطرها و خطوط عمودی افقی را در وجوه مکعب می کشیم، نقاط را مشخص می کنیم و با کمک آنها بیضی را رسم می کنیم. بیضی ها باید مماس بر خطوط وجوه مکعب باشند. مهارت در این تمرین بسیار مهم است. باید سعی شود. مکعب رسم شده کاملاً مکب مربع باشد.


تمرین 10  تمرین نسبت)

یک پاره خط که از دو طرف بسته شده رسم می کنیم سپس دو برابر، سه برابر و... آن را رسم می کنیم. پاره خط باید در جهات مختلف کشیده شود. برای تمرین اولیه می توانیم نسبت های بزرگ شونده ی پاره خط را در زیر و کنار آن رسم کنیم، اما در مرحله ی بعد باید به طور پراکنده و نا مرتب رسم شود. به عنوان مثال اگر پاره خط اول را عمودی و در بالای صفحه گوشه ی راست می کشیم دو برابر آن را اریب و در پائین گوشه ی چپ می کشیم. همین تمرین را برای نسبت های کوچک شونده انجام می دهیم.


تمرین 11  تمرین ترمز دست)

یک مربع را به صورت پیوسته رسم می کنیم. هدف تمرین آن است که خط را آنجا که می خواهیم نگه داریم.


تمرین12  مربع های متحدالمرکز)

شکل تمرین مربوطه را رسم می کنیم. گوشه های مربع ها همگی باید در راستای هم بوده و از اتصال آنها به هم خط اریب صافی رسم شود. در واقع باید در هنگام رسم دست را در گوشه ی مربع قبلی ترمز دهیم. تمرکز مربع ها نیز باید یک بار در سمت راست،یک بار چپ و...باشد.


تمرین 13:

یک مکعب مستطیل مانند شکل رسم می کنیم، سپس مکعب های کوچک را مانند دکمه های صفحه ی کیبورد داخل آن در می آوریم. برای رسم مکعب های کوچک ابتدا خطوط موازی نزدیک به هم را در طول و عرض رسم می کنیم. همین تمرین را با مکعب ایزومتریک انجام می دهیم.
تمرینA: رسم مکعب های کم شده و زیاد شده.
تمرینB: رسم نمای جانبی اشیاء منزل(محصول) و ماشین


تمرین14  ارزش خطی)

یک خط پررنگ روی کاغذ می کشیم (فشار خودکار روی کاغذ باید تا حدی باشد که کاغذ نزدیک به پاره شدن باشد) با مقداری فاصله از خط پررنگ و در زیر آن یک خط با فشار متوسط (به اندازه ی فشاری که هنگام نوشتن به خودکار می دهیم) رسم می کنیم و در آخر در زیر خط متوسط با فاصله خطی بسیار کم رنگ (نزدیک به محو شدن) می کشیم. در بین این سه خط باید شش خط با ارزش خطی متغیر رسم کنیم (از بالا به پائین خطوط کم رنگ تر می شود. باید سعی شود فشار خودکار را به روی کاغذ تنظیم کنیم.)


تمرین 15  قرینه سازی)

یک خط به شکل دلخواه کشیده و یک خط عمودی در کنار آن می کشیم و در طرف دیگر قرینه ی آن را می کشیم. خطی که می خواهیم قرینه ی آن را رسم کنیم باید با تامل انتخاب شود و شکل مشخصی داشته باشد. قرینه را باید نسبت به خط دلخواه سریع تر رسم کنیم. در این تمرین به دو عامل باید دقت شود: دقت و سرعت


تمرین16  Extrude: در لغت به معنی از قالب در آوردن، بیرون آمدن)

یک مکعب ایزومتریک رسم می کنیم روی وجه بالایی آن یک شکل به دلخواه رسم می کنیم. شکل رسم شده را به پائین انتقال می دهیم. برای انتقال دادن ابتدا نقاط متناظر را مشخص می کنیم سپس آنها را به هم وصل می کنیم. این تمرین را می توانیم با حروف الفبای انگلیسی انجام دهیم.
اکسترود را می توان اینگونه تعریف کرد: حرکت یا انتقال یک شکل ثابت در مسیر مستقیم. ساده ترین نمونه ی اکسترود استوانه است که در آن شکل بیضی در مسیر عمودی انتقال یافته است استوانه را در مسیرش از هرجا برش بزنیم شکل حاصله بیضی است


تمرین17  Loft در لغت به معنی اتاق زیر شیروانی است)

یک مکعب ایزومتریک که در جهت عمودی کشیده شده باشد (مکعب مستطیل عمودی) رسم می کنیم. در داخل آن صفحاتی موازی با سطح بالایی مکعب رسم می کنیم. حرکت روی این صفحات اشکال متفاوتی را رسم می کنیم سپس کناره های شکل ها را به هم وصل می کنیم. برای سم دقیق باید هم خطوط عمودی مکعب و هم صفحات کاملاً موازی رسم شوند.
لافت را اینگونه می توان تعریف کرد: حرکت یا انتقال یک شکل ثابت یا متغیر در مسیر غیر مستقیم و حرکت یا انتقال یک شکل متغیر در مسیر مستقیم.
تمرین: لیستی از محصولاتی که با روش اکسترود تولید شده اند تهیه کنید. ممکن است بخشی از محصول
اکسترود شده باشد؛ آن را مشخص کنید. لیستی از محصولاتی که با روش لافت تولید شده اند تهیه کنید. نمای آنها را رسم کنید
تمرین: محصولاتی با روش اکسترود و لافت رسم کنید.


تمرین18:

(Filet زدن) یک مکعب ایزومتریک رسم کرده در گوشه های وجوه آن بیضی های مایل را رسم کرده سپس به جای گوشه های تیز مربع خط منحنی بیضی ها را پررنگ می کنیم. برای فیلت زدن گوشه ی روبروی مکعب ایزومتریک، یک مکعب کوچک تر در گوشه ی مکعب ایزومتریک در می آوریم. روی وجوه مکعب فرورفته بیضی ها را رسم کرده سپس از محل بر خورد خطوط داخلی بیضی ها، سه خط منحنی موازی با خطوط بیرونی بیضی ها رسم می کنیم.


تمرین19 رسم کره)

یک مکعب ایزومتریک رسم می کنیم (باید دقت شود مکعب رسم شده کاملاً مکعب مربع باشد تا شکل کره دقیق باشد.) مکعب را توسط صفحه هایی به دو نیمه چپ و راست، دو نیمه بالا و پایین و دو نیمه عقب و جلو تقسیم می کنیم. هر سه ی این صفحه ها همدیگر را قطع می کنند. سپس روی هر سه صفحه بیضی رسم می کنیم . در آخر نوک هر سه ی این صفحه ها همدیگر را قطع می کنند . سپس روی هر سه صفحه بیضی رسم می کنیم.در آخر نوک بیضی ها را با خط منحنی به هم وصل می کنیم .

تمرین های هاشورزدن

تمرین 20 :


تمرین 20-1:

دو خط عمودی موازی می کشیم. خط را از بالا به پائین به سه قسمت : 25،10،30 تقسیم می کنیم و سعی می کنیم . به تعداد اعداد خط در این قسمت ها جای دهیم (با ارزش خطی یکسان) . با تمرین بیشتر باید سرعت افزایش یابد و سعی شود خطوط از دو خط عمودی بیرون نزند .


تمرین 20-2:

دو خط موازی منحنی می کشیم و در بین آنها خطوط مایل می کشیم .


تمرین 20-3:

یک خط منحنی کشیده و خطوط را در جهت منحنی عمود بر مسیر حرکت رسم می کنیم، همین تمرین را با دو خط منحنی موازی انجام می دهیم .
نکته : در هاشور زدن احجام باید دقت شود هاشور زدن متناسب با فرم و ساختار حجم مور نظر باشد . در هاشور زدن ارزش خطی خطوط هاشور باید یکسان باشد در عوض باید ترکم خطوط هاشور متغیر باشد . همچنین در تمرین های هاشور زدن باید منبع نور را در جهت های مختلف در نظر گرفت . مسیر حرکت هاشور نیز مهم است .


تمرین 20-4:

هاشور زدن استوانه : برای هاشور زدن استوانه خطوط هاشور باید عمودی باشد، هر چه از طرفین استوانه دور می شویم فاصله ی خطوط بیشتر می شود .


تمرین 20-:5 (هاشور زدن کره)

کره را از هر زاویه ای که نگاه کنیم دایره است . در نتیجه ابتدا یک دایره رسم می کنیم . هاشور زدن کره دارای سایه و نیم سایه است . ابتدا مسیر حرکت هاشور را مشخص کرده سپس سایه و نیم سایه را در دو جهت متفاوت هاشور می زنیم .


تمرین 20-6: (هاشور زدن مخروط)

هاشور زدن مخروط دو مسیر دارد؛ یکی مسیر عمودی(شبیه استوانه) دیگری مسیر منحنی (شبیه کره) . تذکر: برای رسم مخروط ابتدا یک بیضی رسم کرده و یک خط عمود بر مرکز بیضی رسم می کنیم و از نوک خط عمود دو خط به طرفین بیضی رسم می کنیم .


تمرین 20-7: (هاشور زدن گنبد)

هاشور زدن گنبد یک مسیر دارد اما شکل مسیر ترکیبی از فرم مخروط و دایره است . خطوط هاشور همچون مخروط از نوک بالا به پائین است (همچون مخروط) اما شکل خطوط منحنی است . در واقع شکل خطوط هاشور گنبد شبیه مسیر هاشور دایره و مخروط است .


تمرین:20-8: (هاشور زدن مکعب)

برای هاشور زدن مکعب جهت مایل خطوط هاشور مناسب است . در واقع باید جهتی را انتخاب کنیم که طول خطوط هاشور کوتاه تر باشد . در هاشور زدن مکعب ایزومتریک باید هر سه وجه به شکلی متفاوت هاشور زده شود (جهت هاشور زدن تغییر کند) تا تفاوت وجه ها مشخص شود . سعی شود در هاشور زدن مکعب تراکم خطوط هاشور تغییر کند .

پيزا

piza

كليساى جامع دومو و برج كج در ميدان معجزات پيزا


ميدان معجزات در مركز شهر پيزا واقع در ايالت توسكانى ايتاليا، محوطه اى وسيع است كه با ديوار از بقيه شهر جدا شده و چهار نگين درخشان معمارى و مذهبى ايتاليا را در خود جاى داده است. اين چهار بنا عبارت هستند از كليساى جامع دومو، برج كج پيزا، و گورستان كومپوسانتو . مجموعه اين بناها و محوطه هاى تاريخى، از سال ۱۹۸۷ در فهرست ميراث جهانى يونسكو ثبت شده است.

كليساى جامع دومو

كليساى جامع دومو كه ساخت آن در سال ۱۰۶۴ ميلادى آغاز شد، در مركز اين محوطه تاريخى قرار دارد. اين كليسا با معمارى منحصر به فرد خود، نماد و سمبل سبك معمارى روميايى (رومانسك) در شهر پيزا است.
نماى اين كليسا از مرمر خاكسترى و سنگ سفيد كه با دايره هايى از مرمر رنگى تزيين شده، ساخته شده است. اين كليسا دو در عظيم برنزى دارد كه توسط جيووانى دوبولونا، مجسمه ساز مشهور قرن شانزدهم ايتاليا ساخته شده است. البته عبور و مرور بازديدكنندگان اين كليسا امروزه از طريق درهاى ديگرى در مقابل برج كج صورت مى گيرد كه توسط بونانو پيسانو در سال ۱۱۸۰ ساخته شده است و پس از نصب درهاى دوبولونا، به مكان فعلى شان منتقل شده اند.
داخل اين كليسا با سنگ هاى مرمر سياه و سفيد تزيين شده و سقف و گنبد آن پوشيده از طلاكارى و سقف نگاره هاى رنگارنگ است. آن كليسا پس از آن كه در سال ۱۵۹۵ دچار آتش سوزى شد، مورد بازسازى كلى قرار گرفت و بخش اعظم تزيينات و نقاشى هاى كليسا آثارى هستند كه پس از آتش سوزى خلق شده اند.
اين كليساى جامع همچنين پيكر سنت رانيرى، قديس حامى شهرپيزا و آرامگاه هاينريش هفتم، امپراتور روم مقدس در قرون دوازده و سيزده ميلادى را در خود جاى داده است.

برج كج پيزا

برج كج پيزا در اصل، برج ناقوس كليساى جامع دومو است و ساخت آن در ۹ اوت ۱۱۷۳ آغاز شد. پس از تكميل طبقه سوم اين بنا در سال ،۱۱۷۸ برج پيزا چند درجه از حالت قائمه منحرف شد و به همين خاطر كار ساخت آن به مدت يك قرن به حالت تعليق در آمد. درسال ۱۲۷۲ چهار طبقه ديگر به برج پيزا اضافه شد، اما اين چهار طبقه به گونه اى ساخته شد كه با شيب در جهت خلاف انحراف برج، به تعادل آن كمك كند. كار ساخت اين برج در سال ۱۳۰۱ بار ديگر متوقف شد تا اين كه بالاخره در سال ۱۳۷۲ طبقه آخر آن نيز ساخته شد و ناقوس برج در محل خود نصب شد. به اين ترتيب ارتفاع برج پيزا از سطح زمين به حدود ۵۶ متر رسيد.
درباره هويت معمار برج كج پيزا ميان كارشناسان اختلاف نظر وجود دارد، اما تصور مى شود مراحل اوليه برج توسط بونانو پيسانو، معمار و نقاش مشهور ساكن پيزا در قرن دوازدهم، ساخته شده باشد.
گفته مى شود گاليله، دانشمند مشهور ايتاليايى، آزمايش مشهور خود باگوى هاى كوچك و بزرگ فلزى و نمايش استقلال سرعت سقوط گوى ها از جرمشان را از فراز همين برج انجام داده است. هرچند اين داستان از سوى شمارى از شاگردان گاليله هم نقل شده، اما مورخان بر صحت تاريخى وقوع اين آزمايش در برج پيزا شك دارند.
بنيتو موسولينى، نخست وزير فاشيست ايتاليا نيز پيش از آغاز جنگ جهانى دوم دستور داد اين برج به حالت عمودى بازگردانده شود و به همين خاطر مقدار زيادى بتن در پى برج ريخته شد. اما نرم بودن خاك باعث شد به طرز غيرمنتظره اى انحراف برج از حالت عمودى بيشتر شود و بر كجى برج پيزا افزوده شود.
در جريان جنگ جهانى دوم ارتش امريكا كه كنترل شهر پيزا را در دست داشت براى جلوگيرى از پناه گرفتن تك تيراندازها در برج ها، دستور تخريب تمام برج هاى شهر، از جمله برج كج پيزا را صادر كرد اما در آخرين لحظات و با صدور فرمان عقب نشينى، برج پيزا از تخريب حتمى جان سالم به در برد.
در چند دهه اخير تلاش هاى زيادى براى اصلاح انحراف و پايدارسازى برج پيزا صورت گرفته است و اين برج از سال ۱۹۹۰ تا دسامبر ۲۰۰۱ براى عمليات بازسازى و پايدارسازى به روى بازديدكنندگان بسته بود . در حال حاضر انحراف برج پيزا از حالت قائمه در حدود ۵/۵ درجه است و به گفته كارشناسان اين برج لااقل تا سيصد سال ديگر تعادل خود را حفظ خواهد كرد.

برجي كه در شهر پيزا در ايتاليا ساخته شده است حتي اگر مايل(كج)نشده بود باز هم جزو آثار شگفت انگيز به شمار مي رفت.اين برج تماما" از سنگ مرمر سفيد ساخته شده است و ضخامت ديوارهايش در پي ساختمان به پنج متر مي رسد.

برج پيزا هشت طبقه است و پنجاه و پنج متر ارتفاع دارد يعني بلندي اش با بلندي يك ساختمان پانزده طبقه ي امروزي برابر است .

اين برج پلكاني متشكل از سيصذ پله دارد كه درونش ساخته شده است و تا پشت بام برج مي رسد. كساني كه خودشان را از طريق اين پله ها به پشت بام برج برسانند منظره ي بسيار باشكوهي از شهر و دريا را كه در فاصله ده كيلومتري شهر قرار دارد خواهند ديد.

برج پيزا در بالا ترين نقطه اش 4/2 متر از خط قائم انحراف دارد.يعني به اندازه ي 4/2 متر مايل گشته است.اگر شخصي در بالاي برج بايستد و سنگي را به زمين رها كند سنگ مزبور در فاصله ي 4/2 متري ديوار پاييني برج به زمين خواهد افتاد.

دليل اينكه برج پيزا مايل شده است تا به حال به درستي براي متخصصين مشخص نشده است.البته سازندگان اين برج در نظر نداشتند كه آن را به همين حالت((مايل))بسازند بلكه مي خواستند يك برج راست و قائم بنا كنند.قرار بوده است اين برج به عنوان ناقوس خانه ي يك كليساي جامع كه در نزديكي اين برج قرار دارد و ساختمانش در سال1174 ميلادي آغاز شد و در سال 1350 ميلادي به پايان رسيد استفاده شود.

پي هاي اين برج در ماسه كار گذاشته شده اند و شايد به همين علت است كه برج مشهور پيزا مايل گشته است.ولي انحراف اين بنا به يكباره و ناگهاني ايجاد نشد بلكه ساختمان آن تا طبقه ي سوم يعني سرسراهاي برج رسيده بود كه حركت انحرافي آغاز شد.

به همين علت هم بود كه نقشه ي برج را مقداري تغيير دادند و سپس ساختمان برج ادامه پيدا كرد.در مدت صد سال گذشته نزديك به سي سانتي متر بر مقدار انحراف برج افزوده گرديده است.بعضي از مهندسان اظهار مي دارند كه برج پيزا را بايد((برج افتان))ناميد زيرا بالاخره يك روز نقش بر زمين خواهد شد.

دکوراسیون منزل – کابینت آشپزخانه

در آشپزخانه‌های قدیم که مانند امروز دارای کابینت‌های ثابت و جاسازی شده و محل مشخصی برای اجاق گاز، یخچال و دیگر وسایل آشپزخانه نبودند ، نورپردازی اغلب به وسیله یک چراغ آویز سقفی که در مرکز سقف آشپزخانه نصب می‌شد انجام می‌گرفت. چرا که اغلب فعالیت‌های داخل آشپزخانه ( مانند آماده سازی مواد غذایی ) بر روی میز وسط آشپزخانه انجام می‌شد.اما امروزه باید به گونه‌ای این نورپردازی صورت بگیرد تا باعث نشود که آشپز پشت به نور قرار گیرد و باعث خستگی مفرط شود
ادامه نوشته

طراحی جالب خانه ی 34 متری

ادامه نوشته

تصاویری از خانه های زیبا و رویایی

ادامه نوشته

بقعه شیخ‌ صفی‌الدین اردبیلی

انتخاب و ثبت جهانی مجموعه با ارزش و زیبای شیخ صفی‌الدین اردبیلی یکی از رویدادهای مهم می‌باشد. این مجموعه علاوه بر معماری خاص عصر صفویه، در یک دوره‌ی سیصدساله‌ یعنی از سال‌های 735 هجری قمری تا 1038 و وجود برج و گنبد الله‌الله ساختمان‌‌ها و تالارهای متعدد مثل چینی خانه و قندیل خانه(چراغ خانه) - کاشی‌کاری‌های پرحجم معرق و مقرنس، گچکاری و نقاشی‌های مطلای دیواری، درب‌های نقره‌پوش، صندوق‌ قبرهای بی‌نظیر مشبک و منبت و ... در نوع خود در ایران و جهان کم‌نظیر می‌باشد و همین ویژگی‌های باستانی، تاریخی، فرهنگی، هنری با ارزش نیز موجب شده‌است که ثبت جهانی آن به اتفاق آرا و حتی بدون یک رای مخالف مورد تصویب و تایید قرار گیرد

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA

شیخ صفی‌الدین اردبیلی سر دودمان سلسله صفوی و یکی از عرفای بزرگ و معروف زمان خود است.

وی در سال 650هجری قمری در روستای کلخوران اردبیل به دنیا آمد. پدرش امین‌الدین جبرئیل عالمی پرآوازه و مادرش دختر یکی از نجبای به نام اردبیل بود.

وی در آغاز جوانی به جمع پیروان و مریدان عارف بزرگ شیخ زاهد گیلانی پیوست و به زودی مورد توجه قرار گرفت وصلت با دختر شیخ زاهد گیلانی موجب ارتباط روحی و روانی بیشتر مرید و مراد شد و پس از درگذشت شیخ زاهد گیلانی رهبری مریدان و پیروان و ارشاد و آموزش آنان به عهده شیخ صفی‌الدین قرار گرفت.

وی در طول حیات در بخشی از باغ اسفریس به ارشاد و تدریس می‌پرداخت و هنگامی که در سال 735 هجری قمری فوت کرد و او را در خانقاهش در این باغ و به روایتی خانه خودش که به «بله یوسف» شهرت داشت و خارج از محدوده‌ی اسفریس بود به خاک سپردند و شیخ صدرالدین فرزندش جانشین او گردید و هم او بود که احداث بقعه و آرامگاه شیخ صفی‌الدین را وجه همت خود قرار داد و در این امر تلاش بسیار کرد. با بنای یک برج مقبره‌ای به نام الله‌الله در محل دفن شیخ بنایی تاریخ و مورد احترام شکل گرفت و این محل آنقدر مورد توجه قرار گرفت که اولین پادشاه سلسله صفوی شاه اسماعیل صفوی که هشتمین نسل شیخ صفی‌الدین اردبیلی بود وصیت کرد هنگام مرگ او را در کنار مدفن شیخ به خاک بسپارند و آن‌گاه که در 38سالگی در راه تبریز درگذشت جنازه‌ی او را به اردبیل حمل کردند و مطابق وصیتش در جوار جدش شیخ صفی‌الدین مدفون ساختند و بدین گونه بقعه شیخ علاوه بر جنبه‌های روحانی و عرفانی از نظر سیاسی نیز مورد توجه قرار گرفت و از آن پس پادشاهان صفوی هر کدام به شکلی به توسعه و آبادانی و تزیین آرامگاه شیخ صفی‌الدین همت گماشتند. در اولین قدم شاه طهماسب از مشاوران خود و معماران بزرگی که در آن عصر می‌زیستند خواست تا آرامگاه شیخ و مدفن پادشاهان صفوی به صورت مجموعه‌ای یک‌پارچه و ماندگار درآید و بعد به خصوص با نیرو گرفتن صفویه با احداث بناهای جدید توسعه بیشتری یافت.

پادشاهان صفوی، به خصوص شاه عباس به شیخ ارادت می‌ورزیدند و او را بانی و ناجی حکومت صفویه می‌شناختند و همین حضور مداوم آن‌ها در بقعه و احساس وظیفه نسبت به شیخ موجب گردید که در آن دوران سعی زیادی برای هرچه با شکوه‌شدن بنای مدفن شیخ به عمل آید. جمعی از بزرگترین معماران و هنرمندان آن عصر را از گوشه و کنار کشور برای استحکام بخشیدن و تزیین این مجموعه در اردبیل گردهم آوردند و با ایجاد بناهای جدید و تزیین ابنیه جدید و قدیم، آن را به صورت یک شاهکار معماری و هنری باشکوه و ماندگار در آوردند که هنوز پس از گذشت صدها سال زیبایی و شکوه و بی‌همتایی خود را از نظر آثار بدیع کاشی‌کاری‌های معرق و مقرنس، گچ‌بری‌ها و احداث و خلق کتیبه‌های کم‌نظیر به خط خطاطان بزرگ آن عصر مثل میرعماد و میرقوام الدین، منبت‌کاری‌ها و نقره‌کاری‌ها و تذهیب و طلاکاری و نقاشی‌های مطلای دیواری حفظ کرده‌است.

خانه شیخ بهایی

 

عاشقانه در خانه شیخ بهایی

 

روز مادر و روز زن مبارک باد





هفت آسمان تجــلی رنگین کمان تو

خورشید ناز می کشد از ذرهای خاک

آنــجا که صبــح می گذرد کـــاروان تو

صـــدها فرشـــته بال نهـادند بر زمین

تا دامـــن خــدیجه شــود میــزبان تو


نمونه کار راندو با ماژیک

تصاویر در ادامه مطلب . . .

ادامه نوشته

نسل جدید کاغذ دیواری



ادامه نوشته

یک خانه با طراحی جالب و امنیت بالا


این خانه طوری طراحی شده است که در صورت احساس خطر یا فشار دادن یک دکمه به یک قلعه تبدیل می شود و همچنین دارای استخر و وسایل تفریحی نیز می باشد .


ادامه نوشته

ساختمان شگفت آور دبی



انعکاس معماری حمام ایرانی در سایت های تخصصی معماری جهان

به گزارش مشرق، معماری ایرانی به خاطر جذابیت بالایی که دارد در نشریات اینترنتی معماری جهان جای خود را باز نموده است. حتی بسیاری از بناهای معماری ایران که توسط متخصصین معماری مورد توجه قرار می گیرد، بناهایی است که بسیاری از ایرانیان از آن بی اطلاع بوده و آن را ندیده اند. یکی از این بناها حمام علی قلی آقا در اصفهان است که در سایت های تخصصی معماری انگلیسی و اسپانیایی زبان به صورت زیر انعکاس یافته است.
حمام های عمومی نقش بسیار مهمی را در معماری ایران پیش از اسلام بازی کرده اند و آب و نظافت نزد ایرانیان بسیار اهمیت داشت. این نقش پس از ظهور اسلام از اهمیت بیشتری برخوردار شد؛ چراکه اسلام به نظافت اهمیت زیادی می داد و در این آئین طهارت امری ورای نظافت تعریف می شد. به گونه ای که هر مسلمان پس از بروز برخی شرایط جسمی، انجام غسل هایی بر او واجب شده و برای خواندن نمازهای یومیه به استحمام نیاز پیدا می کرد. لذا از اصلی ترین فضاهای معماری ایران حمام های عمومی است. علاوه بر استحمام در این فضاها خدمات بسیاری از جمله ماساژ، سلمانی و اصلاح موهای سر و بدن، حجامت، و برخی خدمات دیگر ارائه می شد.



تصاویر حمام در ادامه . . .

ادامه نوشته

مسجد پوترای مالزی ؛ تجلی‌بخش معماری ایرانی اسلامی


کوالالامپور - در گذر از مقابل دریاچه زیبای پوتراجایا مسجد "پوترا" به طور حتم بر جسته‌ترین چشم‌اندازی است که بعنوان یکی از مدرنترین مساجد جهان اسلام نظر رهگذران را به خود جلب می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر در کوالالامپور، نمای داخلی این مسجد با بهره گیری معماری اصیل ایرانی در دوره صفویه و بویژه ورودی اصلی مسجد که شبیه دروازه های ورودی ساختمانهای دولتی در ایران عصر صفویه است، طراحی و اجرا گردیده است ، خطوط و نقوش اسلامی در تزئین محراب این مسجد بسیار چشمگیر و خیره کننده است .




کلنگ مسجد جامع پوترا جایا که به مسجد پوترا شهرت دارد در سال 1997 میلادی زده شد و بعد از دو سال به بهره برداری رسید.

گنبد صورتی رنگ گرانیتی این مسجد زیبایی خاصی به آن داده است و شبستان اصلی مسجد ظرفیت پذیرش بیش از 15 هزار نمازگزار را دارد.




دیوارهای شبستان زیرین مسجد با الهام از مسجد سلطان حسن در کازابلانکا مراکش طراحی و اجرا شده است.

مسجد پوترا از یک شبستان اصلی، اتاقهای آموزشی ویژه طلاب و دانشجویان علوم دینی و صحن اصلی تشکیل شده است.




شبستان اصلی این مسجد باشکوه که روی 12 ستون برافراشته شده است با ارتفاع 76.2 متر ، فضایی معنوی را بر شبستان این مسجد حکمفرما کرده است.

از نکات جالب توجه در معماری مناره مسجد، الهام گرفتن از مناره مسجد شیخ عمر در بغداد است که این مناره زیبا و صورتی رنگ با ارتفاع 116 متری از بلندترین مناره های منطقه به شمار می آید .





از دیگر خصوصیات این مسجد طراحی سیستم پخش صدا هماهنگ با معماری مسجد است بطوری که تنها با بهره گیری از 2 بلندگو در بالای محراب، طنین صدای مکبر در تمامی شبستان بصورت یکسان پخش می شود.

مسجد پوترا در مرکز شهر پوتراجایا و کنار کاخ نخست وزیری مالزی قرار دارد . این شهر که بعنوان پایتخت سیاسی مالزی معرفی شده در 35 کیلومتری شمال کوالالامپور واقع شده است .


حرم حضرت عبدالعظیم


حضرت عبدالعظیم از نوادگان امام حسن مجتبى علیه‌السلام است که در قرن سوم هجرى شهید و در ری، دفن شدند. آستانهٔ حضرت عبدالعظیم داراى بناهاى متعدد و زیبایى چون، سردر، ایوان - آینه، صحن، گنبد، مسجد، رواق و مناره است. نخستین گنبد مرقد با کتیبه‌هایى به خط نسخ در زمان حکومت سلجوقیان، توسط مجدالملک براوستانى بنا شده است. در حال حاضر بناى اولیهٔ مرقد، تغییرات اساسى پیدا کرده است.

در زمان صفوی، بناهایى به این مجموعه اضافه شد که از جملهٔ آنها سردر، ایوان و رواق و روپوش زرین صندوق است. در مجموعه حضرت عبدالعظیم، دو مقبرهٔ دیگر بنام بقعهٔ امامزده حمزه برادر حضرت امام رضا و امامزاده طاهر فرزند حضرت امام موسى کاظم وجود دارد. مجموعه حضرت عبدالعظیم در دورهٔ قاجاریه بازسازى و گسترش یافت که از آن جمله آینه‌کارى و نصب ضریح نقره را مى‌توان نام برد. همچنین در مجاورت آستانه، مقابرى براى شاهان، رجال و بزرگان بنا شده که قبر ناصرالدین‌شاه از جملهٔ آنهاست.



بقیه تصاویر در ادامه مطلب


ادامه نوشته


معماری هر قوم، آمیزه‌ای از نیازها، مقتضیات اقلیمی و جغرافیایی، مصالح و مواد اولیه موجود در محیط ، کیفیت زندگی سوابق تاریخی، حوادث موثر در گذشته و حال حکومت و فرمانروایان و سرانجام ذهنیات، فلسفه و معتقدات مذهبی آن قوم است و معماری ایران نیز از تاثیر چنین عواملی برکنار نیست.
بناهایی که در کشور وسیع ایران از گذشته‌های بسیار دور تا قرورن اخیر باقی مانده، آیینه تمام‌نمای طبیعت و تاریخ ایران و وضع اجتماعی و روحی هر دوره به حساب می‌آید؛ «شیراز» و «اصفهان» دو شهر بسیار معروف ایران که شهرت جهانی دارند و شایسته‌ترین محل تجلی معماری و هنرهای ایران قبل و بعد از اسلام بوده و همیشه مورد بحث عام و خاص قرار می‌گیرند. با این که در شیراز، امروزه آثار عصر اسلام کاملاً چشمگیر است؛ ولی معروفیت عمدده این شهر به خاطر هم‌جواری آن با «پاسارگاد» و «پرسپولیس» است.
در این‌جا توضیحاتی مختصر درباره «تخت‌جمشید» می‌دهیم، باشد که از سوی عاشقان به معماری ایران که همان تجلی هنر و زیبایی است، مورد قبول واقع گردد.
در مورد مختصات و ویژگی‌های آثار به جا مانده در «تخت‌جمشید» ایران‌شناسان بزرگی در سراسر جهان به تحقیق و پژوهش پرداخته‌اند که سعی شده است در این بخش به اختصار، مهم‌ترین و مشهورترین نتایج حاصل به دوستداران شاهکارهای معماری ایران تقدیم شود.
خصوصیات عمده در معماری «تخت‌جمشید» عبارتند از:
الف) استفاده از سنگ بریده منظم و پاکتراش و گاهی صیقلی و به کار بردن بهترین نوع مصالح از لحاظ مرغوبیت، رنگ و دوام.
ب) آماده ساختن بهترین «فنداسیون» در آن زمان به منظور استحکام زیرین بناها و زیر ساختمان‌ها با لاشه سنگ و سنگریزه، پی‌سازی، پی‌کوبی.
پ) نهادن و استقرار ستون‌ها در حداکثر فاصله ممکن، تا ارتفاع بسیار چشمگیر و آرایش سرستون‌ها.
ت) سعی و تلاش در آراستن پلکان‌های کوتاه با نقش‌های برجسته و کنگره‌های زیبا.
ث) محاسبه دقیق همراه با برش ظریف درگاه‌ها و آرایش سردرها با استفاده از چفت و بندهای پیرامون درگاه .
ج) ساختن دیوارهای جداکننده با خشت خام و آرایش داخلی و خارجی آن با رنگ و کاشی لعاب‌دار.
چ) طراحی و مفروش کردن کف گذرها با بهترین مصالحی که در آن روزگار یافت می‌شده ‌است.
ح) آرایش پیرامون تالارهای پذیرایی، اتاق‌های نشیمن و زیرگنبد اصلی با استخر و آب‌نما.
خ) طراحی اصولی به منظور ارتباط دادن آشپزخانه و تاسیسات فرعی به وسیله راه‌های پنهانی با بنای اصلی.
د) تعبیه سایبان و باران‌گیر برای ساختمان‌ها و بناها.
شایان توجه است که بناها و شهرهای هخامنشی علاوه بر جنبه‌های تکنیکی، معماری و شهرسازی، اوضاع آن دوره را نیز نشان می‌دهند. کاخ‌های عظیمی که ساختمان‌شان در تمام دوره هخامنشیان ادامه داشته از وجود «شاه» و وابستگاه قدرت او به عنوان یک قشر ممتاز جامعه حکایت می‌کند.

هدف معماری، قوطی‌سازی= سازماندهی‌ فضا!


مقدمه:

معماری را باید مجموعه‌ای بسیار کامل از فرهنگ یک جامعه دانست. مجموعه‌ای که در آن اقلیم، سازمان کار، نوع روابط اجتماعی، امکانات محیطی، نقش خرد و سرانجام انطباق طبیعی با زندگی آشکار می‌شود.

یکی از مهم‌ترین سبک‌های معماری جهان که در آن میان زندگی و تحولات طبیعی، مکالمه‌ای بسیار زیبا و کم‌هزینه برقرار می‌شد، در ایران قابل ردیابی بود. این مکالمه که به صورت مهاجرت از گوشه‌ای به گوشه‌ی دیگر از خانه و با تغییرات فصول انجام می‌گرفت، موجب شد. طبیعت حضوری مستمر در زندگی ایرانیان داشته‌باشد. هنر و فرهنگ ایرانی در محضر طبیعت، هرگاه با فن و صنعت معماری و ساختمان آمیخته شوند، مجسمه فرهنگ قابل رؤیت می‌شود.

تعریف معماری:

معماری عبارت است از سازماندهی خلاق فضا. یعنی آن‌گونه فضا را سازماندهی کنیم که محصول کار، خلاقیت باشد یا یک درجه پایین‌تر از آن که همان معقولیت فضاست. این همان رازی است که معماران در طول تاریخ آموخته، آن را با صنعت آمیخته و از این طریق توانسته‌اند در ساخت خلاقیت و یا معقولیت، نتیجه کار را ارائه دهند. آنچه که فرد را در معماری تحت تاثیر قرار می‌دهد، فضاست و تاثیر مصالح به کار رفته در ساختمان در درجه بعدی قرار دارد. برای این که فضا یا همان عنصر لایزال ، جسمیت و ماهیت پیدا کند و هر کس به میزان نیاز و یا توانایی‌اش از قضا استفاده کند باید خلاقیت وجود داشه باشد. مقام معمار در «اَراپیرا» کردن فضا یعنی استحکام بخشیدن و جلوه‌دادن، همانند رهبر ارکستر است و هنگامی که این رهبران کلیه عناصر موجود را طوری با هم ترکیب کردند که یک مجموعه تاثیرگذار و خلاق به وجود آمد، آن‌گاه معماری و محقق شده است، اما بهره‌‌بری ما از فضا همانند بهره‌وری‌مان از آب آشامیدنی شهری همانند تهران است، به همان‌گونه که آب را هدر می‌دهیم. فضا را هم هدر می‌دهیم و نتیجه این‌است که آنچه امروزه به نام معماری شناخته می‌شود معماری نیست، ساخت‌های پایین‌تر از معماری است. یعنی ساختمان ‌سازی، آلونک‌سازی و قوطی‌سازی تمام این موارد در جهت ساماندهی فضاست ولی ساختش از خلاقیت خیلی پایین‌تر آمده‌است.

هدف از معماری، تامین کلیه‌ی نیازهای مادی و معنوی انسان بوده‌است و یکی از نیازها، مفهوم درون و خلوت بوده‌است؛ در نتیجه فضایی که معماری ایران می‌ساخته معطوف به فضاهای مرکزی بوده‌است که می‌توانسته‌ مفهوم نیاز به درون را محقق کند. یعنی لایه‌های فضایی حول و حوش مرکز ساخته می‌شدند. سازماندهی فضا همواره در حد فاصل دو قلمرو خصوصی و عمومی که برای انسان مهم بوده، صورت می‌گرفته و حتی در یک خانه کوچک هم این امر محقق می‌شده و این‌گونه معماری ایرانی انعطاف‌پذیر بوده‌است. در معماری ایرانی به کلیه‌ی نیازهای انسانی پاسخ داده‌ شده و طبیعت را یعنی سایه، باد و آفتاب را به راحتی می‌توانستید در این ساختمان‌ها تجربه کنید و این‌گونه از طریق معماری می‌توانستید خودتان را بهتر بشناسید. فضای معماری ایرانی یادآور شکوه، کرامت و بزرگی انسان است. برای درک معماری ایران باید فضای معماری را تجربه کرد و برای تجربه هر فضا باید در معرض فضا قرار بگیرید و آن‌جاست که متوجه می‌شوید گویایی معماری ایرانی در همین سازماندهی خلاق فضا بوده‌است. تداوم ویژگی‌ یک دوره از تاریخ است و گسست هم ویژگی ورود به عصر جدید یا ورود ایران به مدرنیته بوده‌است. تا دوره رضا شاه اقوام ایرانی نسبت به فضا یک تفکر واحد داشتند و این تفکر واحد بدین‌گونه بوده که فضا را حتماً در سه گونه باز، بسته و پوشیده (هر سه به همراه هم) به‌عنوان مسکن و مأمن انتخاب می‌کردند. این امر حتی در آخرین آثار باقیمانده از پاسارگاد، شوش و تخت جمشید مشهود است. اقوام ایرانی نمی‌توانستند بدون فضای باز، بدون ایوان و بدون اتاق زندگی کنند و در پای این تفکر در تمامی آثار قدیمی دیده‌ می‌شود و حتی به ادبیات ایران هم رخته کرده است تا آن‌جا که فردوسی، ایوان معادل خود بتا استفاده کرده است. اما با رشد شهرنشینی که نشان‌دهنده یک اتفاق سیاسی، اقتصادی است نظم موجود به هم خورد؛ افزایش فروش نفت و قرار گرفتن در مرکز توجه ژئوپلیتیک خاورمیانه بر رشد «سریع و ناموزون شهرنشینی دامن زد. در جامعه اورژانس، همه به دنبال پاسخ‌های آنی هستند، بنابراین معماری هم فقط تا حد رفع نیازهای بیولوژیک باقی می‌ماند. به این طریق گسست به معماری هم رخنه کرد؛ معماری‌ای که منطبق با فرهنگ ایرانی در دو قلمرو خصوصی و عمومی بوده، فرهنگی که تمام توان‌های محیطی (انرژی، نور خورشید و ...) را به خدمت درآورده و آن را از مجرای معماری عبور داده‌است.

عجایب هفتگانه جهان

تصویر



فهرستی‌ که‌ در روزگار باستان‌ تعیین‌شده‌ و پس‌ از آن‌ نیز توسط باستان‌شناسان‌ و هنرشناسان‌ تایید شده‌ است‌ و جزو عجایب‌هفت‌گانه‌ هستند، به‌ این‌ شرح‌ می‌باشد:
• اهرام‌ مصر، در مصر
• باغ‌های‌ معلق‌ بابل‌، در عراق‌
• مجسمه‌ زئوس‌، در المپیا
• معبد آرتمیس‌، در افسوس‌
• مقبره‌ ماسولوس‌، در هالیکارناسوس‌
• مجسمه‌ عظیم‌ رودس‌، در یونان‌
• برج‌ دریایی‌ اسکندریه‌، به‌ در جزیره‌ فاروس‌



هرم‌ خوفو:

«هرم‌ خوفو» بزرگ‌ترین‌ هرم‌ در بین‌ اهرام‌ مصر است‌. این‌ بنا که‌ قدیمی‌ترین‌ و بزرگترین‌ بنا در بین‌عجایب‌ هفتگانه‌ می‌باشد، تنها بنایی‌ است‌ که‌ درحال‌ حاضر وجود دارد. هرم‌ خوفو در 2600 سال‌ قبل‌ از میلاد ساخته‌شده‌ است‌. این‌ هرم بلندترین‌ بنای‌ ساخته‌ دست‌بشر تا سال‌ 1889 می‌باشد; از این‌ رو این‌ هرم‌جزو عجایب‌ هفتگانه‌ قرار گرفته‌ است‌. بیشترسنگ‌های‌ تشکیل‌ دهنده‌ این‌ بنا، سنگ‌های‌عظیمی‌ است‌ که‌ امروز تنها با تریلرهای‌ بسیاربزرگ‌ قابل‌ حمل‌ است‌. ارتفاع‌ فعلی‌ این‌ هرم‌138 متر است‌.

رودس‌ یونانی‌:

مجسمه‌ عظیم‌ الجثه‌ رودس‌ در یونان یکی‌ دیگر ازعجایب‌ زیبایی‌ جهان‌ بشمار می‌رود. ارتفاع‌ این‌مجسمه‌، یک‌ شاهکار برجسته‌ معماری بود که‌برروی‌ جزیره‌ رودس‌ در حدود 280 سال‌ قبل‌از میلاد ساخته‌ شده‌ بود. هیچ‌کس‌ نمی‌داند این‌ مجسمه‌ شبیه‌ چه‌ کسی‌ بوده ‌یا در کجا قرار داشته‌ است‌. به‌ گفته‌ کارشناسان‌فرهنگی‌، احتمالا این‌ مجسمه‌ در نزدیکی‌ در ورودی‌ لنگرگاهی‌ بنا شده‌ بوده‌ و پاهای‌ مجسمه‌در دو طرف‌ قرار داشته‌ است‌; به‌طوری‌ که‌کشتی‌ها از میان‌ پاهای‌ آن‌ عبورمی‌کرده‌اند.باستان‌شناسان‌ این‌ مجسمه‌ را جزو عجایب‌ هفتگانه‌جهان‌ قرار داده‌اند.

آرتمیس‌ ترک‌:

معبد آرتمیس‌ در «افوسوس‌» ترکیه می‌باشد. این‌بنا با داشتن‌ 100 ستون‌ مرمری‌ زیبا که‌ ارتفاع‌ هرکدام‌ از آنها به‌ 15 متر می‌رسید، یکی‌ از عجایب‌هفتگانه‌ به‌ حساب‌ می‌آید. این‌ معبد، فضایی‌ را احاطه‌ می‌کرد که‌ تقریبا چند برابر وسعت آکروپلیس در آتن بود. در این‌ معبد، حوادث‌زیادی‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌. این‌ بنا در 600 سال‌پیش‌ از میلاد ساخته‌ و در 550 سال‌ پس‌ از میلاددر آتش‌ سوخت‌; سپس‌ مجددا به‌ صورت‌ زیباتر وعظیم‌تر باز سازی‌ شد. این‌ بنا بار دیگر برای‌ دومین‌بار دچار حریق‌ شد.

زئوس‌ یونانی‌:

مجسمه‌ زئوس‌ در المپیای‌ یونان‌ است‌ و یکی‌ ازعظیم‌ترین‌ مجسمه‌های‌ جهان‌ به‌ شمار می‌رود.این‌ اثر در450 سال‌ قبل‌ از میلاد توسط مجسمه‌ساز معروفی‌ به‌ نام‌ «فیدیاس‌» ساخته‌ شد.ارتفاع‌ مجسمه‌ «زئوس‌» در حدود 12 متر است‌.«فیدیاس‌» با ساخت‌ این‌ مجسمه‌ بلند می‌خواست‌اقتدار و نیرومندی‌ زئوس‌ را نشان‌ دهد. مجسمه‌زئوس‌ در معبد زئوس‌، 64 متر طول‌ و 72 ستون‌به‌ سبک‌ معماری‌ قدیم‌ یونانی‌ دارد. مجسمه‌ زئوس‌در حدود 850 سال‌ در این‌ معبد قرار داشت‌. تاهنگامی‌ که‌ یونانی‌ ها آن‌ را به‌ استانبول منتقل‌کردند. البته‌ بعد از مدتی‌ به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و ازبین‌ رفت‌. عظمت‌ و زیبایی‌ این‌ مجسمه‌ سبب‌ شدکه‌ در فهرست‌ عجایب‌ هفتگانه‌ قرار گیرد.

باغ‌های‌ بابل‌:

باغ‌های‌ معلق‌ بابل‌ در عراق‌ یکی‌ از بحث‌برانگیزترین‌ عجایب‌ هفتگانه‌و بی‌نظیرترین‌معماری‌های‌ جهان‌ به‌ شمار می‌رود. البته‌ عده‌ای‌از باستان‌شناسان‌ هنوز در وجود داشتن‌ آن‌ شک‌دارند. بعد از بدست‌ آمدن‌ اسناد اصلی‌ وخرابه‌های‌ برجا مانده‌ از آن‌ زمان‌، وجود داشتن‌آن‌ ثابت‌ شد. در این‌ میان‌ سوالی‌ مطرح‌ است‌ که‌این‌ باغ‌های‌ معلق‌ چرا ساخته‌ شدند؟ درپاسخ‌ به‌این‌ سوال‌ باید افزود که‌ شاه‌ «نبوکد» این‌ بنای‌عجیب‌ را برای‌ خوشحال‌ کردن‌ همسرش‌ در 6قرن‌ قبل‌ از میلاد ساخت‌. عده‌ای‌ از تاریخ‌ نگاران‌می‌گویند: ملکه‌ آشوری‌ این‌ باغ‌ را برای‌ تفریح‌ وسرگرمی‌ خود ساخته‌ است‌.

ملکه‌ هالیکارناسوس‌:

ارتفاع‌ این‌ مقبره مرمری‌ به‌ اندازه‌ یک‌ ساختمان ‌14 طبقه‌ بود. ملکه‌ «آرتمیسیا» فرمان‌ ساخت‌ این‌مقبره‌ را در هالیکار ناسوس‌ برای‌ همسرش‌ در353 سال‌ قبل‌ از میلاد صادر کرد. ملکه‌ این‌ بنا رابرای‌ قدردانی‌ از همسرش‌ ساخت‌ و به‌ این‌ منظوربهترین‌ هنرمندان‌ و مجسمه‌ سازان‌ آن‌ زمان‌ را گرد آورد. ملکه‌ آرتمیسیا دو سال‌ پس‌ از همسرش‌درگذشت‌. جالب‌ است‌ که‌ بدانید، شاه‌ ماسولوس‌هم‌ همسر آرتمیسیا بود و هم‌ برادرش‌. این‌ بنا درحدود 17 قرن‌ پا بر جا بود و در 1400 سال‌ پس‌از میلاد، در اثر زلزله‌ فرو ریخت‌.

فانوس‌ اسکندریه‌:

فانوس‌ اسکندریه‌ یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ شاهکارهای‌روزگار باستان‌ می‌باشد. ارتفاع‌ آن‌ بنا حداقل‌ به‌اندازه‌ یک‌ ساختمان‌ 40 طبقه‌ امروزی‌ بود وبرای‌ 16 قرن‌ پا برجا بود. برخلاف‌ 6 عجایب‌ دیگر، فانوس‌ اسکندریه‌استفاده‌های‌ عملی‌ بسیار داشت‌. این‌ بنا به‌کشتی‌های‌ دریانوردی‌ کمک‌ می‌کرد که‌ اسکله‌هارا به‌ راحتی‌ پیدا کنند و با ایمنی‌ کامل‌ داخل‌ آن‌شوند. این‌ اسکلت‌ برای‌ 1600 سال‌ باقی‌ ماند وارتفاع‌ آن‌ 180 متر و بلندترین‌ ساختمان‌ دنیابود، اما با ساخت‌ «برج‌ ایفل‌» در سال‌ 1889،«ایفل‌» بلندترین‌ برج‌ دنیا نام‌ گرفت‌.

معماری چیست؟



 



حقیقت آن است که تعریف معماری کار ساده ای نیست. اگر بخواهم از تعابیر پیچیده، آکادمیک و گاهی بیهوده این حوزه بگذریم
شاید بتوان گفت `معماری پلی است بین هنرها و علوم انسانی با علوم و فنون مهندسی` و معمار خوب کسی است که بتواند بهترین راه حل رو برای مشکلات پیدا کند. بهترین راه ارزان ترین، زیباترین و اجرایی ترین راه حل هست. برای این کار معمار باید در یک پروژه بشه هنرمند، در یکی جامعه شناس، در یکی شاعر خیال پرداز و در یکی مهندس با دقت جزییاتی آن چنانی!
هر چند معمارها مدیران ساختمان هستند اما متمایزترین مهارتشان ترسیم خوب و تمیز است، در این کار باید هندسه و زیبایی های اشکال و احجام رو `بفهمند` و تصور خوبی از احجام سه بعدی داشته باشند.
معماری از جنس دیگر مهندسی ها نیست، از جنس هنرها هم نیست هر چند به هر دو شباهت بسیار دارد. معمار باید نگاهی دقیق، ساده و راحت داشته باشد. البته استحضار دارید که اینها که میگوم همه در شرایط ایده آل است و گرنه هر کسی که از دانشکده برود بیرون می تواند سه چهار سال بعد عضو سازمان نظام مهندسی بشود و به کار حرفه ای بپردازد یا به سرعت جذب یک شرکت مهندسی طراحی یا اجرایی بشود یا اینکه به دنبال کارهای دولتی برود یا خودش شرکتی تاسیس کند، مثل همه.
معمار می تواند و باید بلندپرواز و رویاپرداز باشد.
ایران ما سرشار است از نمونه های عالی معماری تا دوره قاجار. اما حرفه معماری به عنوان تخصص جداگانه هنوز توسط جامعه ما شناخته شده نیست و تقریبن همه مردم فرق بین معماری و سایر رشته های مهندسی و از جمله مهندسی سازه رو نمی دانند. راستش خود مهندسا هم گاهی اوقات نمی دونن!
نقش یک معمار در پروژه های کوچک به شرطی مشهوده که قرار باشه همه جزییات ساختمان طراحی و واقعن اجرا بشه و در پروژه های بزرگ بدون معمار اصلن نمی شه طراحی رو انجام داد چون مباحثش اونقدر پیچیده و زیاد هست که کسی جز معمار جرات نداره بهش نزدیک بشه.
ما معمارها در بسیاری از پروژه ها به مشاوران مختلفی مراجعه می کنیم و از اونها کمک میگیریم. مثلن خودم وقتی دارم در یک محوطه باستانی طراحی می کنم یک باستان شناس رو دعوت به کار می کنم، وقتی که می خوام در طبیعت طراحی کنم از یک کارشناس حیات وحش کمک می گیرم، وقتی بخوام روی طراحی یک ساختمان با انرژی های پاک کار کنم یک مهندس تاسیسات. به همین ترتیب تقریبا در مورد هر پروژه ای که بیش از یک طبقه باشه حتما با یک مهندس عمران (سازه) مشورت می کنم و در مورد پروژه های بزرگتر از سه طبقه نقشه های سازه رو میدم که ترسیم هم خودش بکنه. چون قضیه حساس تر و سخت تر میشه. در واقع معمار مسوول نهایی طراحی ساختمان هست و بسته به اهمیتی که خودش برای محصول دفترش قائل باشه به کار خودش بها میده و در این راه از مشاوران متعددی باید استفاده کنه.

تصویر



معمارها قابلیت های بسیار دارند و برای هر چیزی راه حلی در جیب دارند. از تخمین هزینه های یک پروژه بزرگ ملی گرفته تا هزینه های ساخت یک سرویس بهداشتی داخل یک پارک محلی. معمارها میتونن به شما در همه گونه عملیات ساختمانی کمک کنند و حتا ممکنه شما رو از اجرای پروژه منصرف کنند یا ابعاد کار رو عوض کنند. خلاصه اینکه معمارها مسایل ساختمانی رو فقط یک ساختمان نمی بینند بلکه به اثر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی تصمیم شما هم کار دارند.
تاکید میکنم که اینها موارد ایده آلی است و ممکن است همیشه صادق نباشد اما معمار خوشبخت به اعتقاد من چنین کسی است که در یک کلام با معماری حال میکند! همه چیز رو هم برای خودش نمی خواهد و پذیرفته باشد که همه چیز را همگان دانند :)
اگر خلاق نیستید، اگر به بوها و رنگها و بافتها و ... حساس نیستید، اگر اسباب بازیهایتان را برایتان میخریدند، اگر احساس میکنید دست و پا چلفتی هستید! اگر احساس می کنید حوصله و دقت کافی برای شب بیداری های فراوان ندارید به معمار فکر نکنید.
اگر میخواهید زندگی را بهتر ببینید، اگر میخواهید بهتر بیندیشید، اگر خودتان رو خلاق و صاحب فکر میدانید، اگر هندسه رو دوست دارید، اگر ذهنتان در چارچوبهای اخلاقی و عرفی فریز نشده است، اگر برای رسیدن به اهداف آدم پیله ای هستید می توانید به معماری به عنوان حرفه و مرام خود فکر کنید.

معماری - کاشان

کاشان: مجموعهٔ باغ و کاخ فین

این مجموعهٔ غیرمذهبى در روستاى فین واقع شده است. این مجموعه که در شش کیلومترى جنوب غربى شهرستان کاشان واقع شده است، شامل بناهاى زیبایى در یک باغ مصفاست. بنظر مى‌رسد که از صدر اسلام در محل مجموعهٔ کنونى بناهایى وجود داشته که احداث آنها را به شاهان صفاری، آل‌بویه، سلجوقى و ایلخانى نسبت داده‌اند.

فین



توسعه و گسترش باغ فین کاشان به دورهٔ صفوى باز مى‌گردد؛ بناسازى در باغ فین به دورهٔ شاه‌عباس برمى‌گردد ولى در دوره دیگر شاهان صفوى نیز ادامه یافت. در همین زمان بود که کاخ صفى‌آباد بهشهر نیز به شیوهٔ باغ فین در مازندران احداث گردید. شاه‌صفى با ملاحظهٔ آب فراوان در باغ فین حوضخانه را به این مجموعه اضافه کرد. در حال حضار مجموعهٔ باغ شامل این بخش‌هاست: سردر ورودی، ساختمان دو طبقه وسط باغ، سرپوشیدهٔ فتحعلیشاهی، بناى کریم خانی، حمام‌هاى عهد صفوى و قاجار، بناى معروف به شتر گلوى شاه عباس، ساختمان نظام‌الدوله و بقایاى کاروانسراهایى که از دورهٔ صفوى در محوطه‌اى محصور و پوشیده از درختان سرو و کاج قرار دارد. مهم‌ترین بناى باغ فین در عهد صفوى صفهٔ شاه‌عباسى است که ایوان و شاه‌نشین‌هایى در طرفین دارد. زیرا این ساختمان چشمهٔ آبى معروف به چشمه سلیمانى در جریان است که به استخر بزرگى منتهى مى‌گردد. از بخش‌هاى دیگر باغ، صفهٔ سلیمانى است که در حدود ۱۱۰۰ هجرى به مجموعه اضافه شده است. در حال حاضر قسمت اعظم بناهاى سلیمانى بجز حوض‌خانه از بین رفته است. بناى باغ فین کاشان در عهد افشاریه، زندیه و قاجاریه مورد استفاده بوده و در این دوره‌ها بناهاى متعددى به این مجموعه اضافه شده است. صدراعظم با لیاقت ایران، امیرکبیر، پس از عزل به کاشان تبعید و به دستور ناصرالدین‌شاه در یکى از حمام‌هاى این باغ به قتل رسید. این باغ در اثر عوامل طبیعى و جنگ‌هاى داخلى آسیب فراوان دیده است.

شاهکارهای خودم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


پی نوشت: برم یه اسفندی برای خود بدودم تا چشم نخوریم

شاهکار معماری

اهل دانش

 

اهل دانشگاهم

رشته ام علافی‌ست

جیب‌هایم خالی‌ست

پدری دارم

حسرتش یک شب خواب!

دوستانی همه از دم ناباب

و خدایی که مرا کرده جواب

اهل دانشگاهم

قبله ام استاد است

جانمازم نمره!

خوب می‌فهمم سهم آینده من بی‌کاریست

من نمی‌دانم که چرا می‌گویند

مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار

و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست

چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید

باید از مردم دانا ترسید!

باید از قیمت دانش نالید!

وبه آن‌ها فهماند

که من اینجا فهم را فهمیدم

من به گور پدر علم و هنر خندیدم!

هنر

 

هنرنزد ایرانیان است و بس